زندگینامه سروش خادم حسینی
ارسال شده توسط: سویل رضائیان
تاریخ ارسال: 19 خرداد 1400
یکی از داوران موفق در بسکتبال ایران، بیشک سروش خادم حسینی است که در این مطلب به زندگینامه این فرد میپردازیم.
تولد و خانواده ورزشی
سروش خادم حسینی (با انگلیسی Soroosh Khadem Hosseini) متولد ۱ فروردین ۱۳۶۶ در تهران است. او در خانوادهای ورزشی در یوسفآباد تهران بزرگ شده است. پدر او پیش از انقلاب مربی شنا و غریقنجات بوده است و خالههای او خانمها سیما عادلی، زیبا عادلی (۱ سال ملیپوش)، الهه عادی (۶ سال ملیپوش) و مژده عادلی همگی از بسکتبالیستهای موفق بودهاند.
سروش با توجه به اینکه در یک خانواده ورزشی بوده و خالههایش درگیر بسکتبال بودند در سن کودکی در مسابقات سالن حجاب حضور پیدا میکرده و در فضای مسابقات بسکتبال قرار داشته است. همین اتفاق موجب شد تا او به بسکتبال علاقهمند شود و از ردهسنی نونهالان وارد این رشته ورزشی شود.
دوران بازیکنی
بسکتبال را در رده نونهالان زیر نظر آقای بهمن فرزانه در سالن شهید گلاب آغاز کرد. سپس با نقل مکانکردن آقای فرزانه تمریناتش به زیر پل گیشا رفت. بعد از آن در رده نوجوانان با آقای مهدی معصومی کار کرد و در نهایت در رده جوانان شاگرد آقای عباس آقاکوچکی در دخانیات بود.
در آن زمان مسابقات تنها در حد هیات تهران بوده و آنچنان درگیر مسابقه نشده است و بیشتر در رقابتهای آموزشگاههای منطقه ۱۱ فعال بوده و حتی قهرمانی در بازیهای دبیرستانها را هم در کارنامه خود دارد.
ورود به داوری با اجبار
خادم حسینی در دوران جوانی دچار یک حادثه شد که این موضوع موجب گشت تا پایش در آتل برود و به شکلی این دوریِ اجباری از بسکتبال او را افسرده و ناراحت کند.
خاله او که مربی بسکتبال بود، سروش را به اجبار به کلاس داوری فرستاد تا او در داوری بسکتبال بتواند همانند خانواده خود در جو ورزش و بسکتبال بماند.
سروش در کلاس درجه سه داوری زیر نظر آقایان پیام سیفیزاده و سرهنگ جعفریان در باشگاه مخابرات تهران شرکت کرد. آن کلاس اولین دوره مختلط داوری بسکتبال محسوب میشد که تنها با قبولی ۴ نفر همراه شد. از آنجایی که تست بدنی دوره به شکلی بود که سایرین شرکتکنندگان در دوره نتوانسته بودند عملکرد خوبی را از خود نشان دهند، سروش خادمحسینی، پسر خالهاش و دو نفر دیگر موفق شدند مدرک درجه سه را از این دوره کسب کنند.
بعد از مدتی هیات بسکتبال تهران با او تماس گرفت و از او خواست تا در مسابقات این هیات به عنوان داور حضور داشته باشد. به گفته خادمحسینی، آن زمان بسیار سخت به داوران جوان اجازه قضاوت میدادند و شرایط برای آنها بسیار دشوار بوده است.
خود او در این رابطه میگوید:
آن موقع به ما جدول میدادند و ما در جایگاه تماشاچیان مینشستیم و جدولنویسی میکردیم!
امیرحسین صفرزاده که خود در آن زمان داور جوانی محسوب میشده است، سرپرست فنی مسابقات مینی بسکتبال استان تهران بوده و به دیگر داوران جواب کمک میکرده تا بتوانند راه خود را پیدا کنند و شروع اولیه خودشان را از این بازیها داشته باشند. آقای صفرزاده در آن زمان کنار آقای نوربخش در فدراسیون در کمیته داوران فعالیت داشتند.
تجربه اولین قضاوت سوپرلیگ به ناگهانیترین شکل ممکن
اولین تجربه قضاوت سوپرلیگی سروش خادمحسینی دو سال پس از دریافت کارت داوری درجه سه به ناگهانیترین شکل ممکن اتفاق افتاده است. در بازی دو تیم مهرام تهران و نفت تهران در سال ۱۳۸۵ یکی از داوران با تاخیر به محل برگزاری مسابقه میرسد و جناب آقای نوربخش مسئول وقت کمیته داوران و مسابقات به آن فرد اجازه داوری در آن بازی را نمیدهد؛ از همین رو به سروش خادمحسینی که در آن بازی وقتنگهدار بوده است، اطلاع میدهد که برود داخل زمین و سوت بزند. به گفته خود او، جز گفتن “چشم” هیچ راه دیگر نداشته است و برای قضاوت در اولین بازی سوپرلیگی دوران داوریش آماده شد.
آن بازی بسیار فیزیکی، پربرخورد و همراه با درگیری دنبال شد؛ اما نکته قابل توجه آن، اعلام Technical Foul (خطای فنی) از سوی سروش خادمحسینی به صمد نیکخواه بهرامی در آن بازی بود.
بعد از پایان مسابقه داورانی که در جایگاه تماشاچیان و اطراف بودند به او میگویند: “دوران داوریت تموم شده است و بهتر است به خانه بروی.” این موضوع و واکنشها باعث شد تا او کمی مضطرب و نگران شود.
پس از مسابقه و در اتاق داوران رئیس فدراسیون وقت جناب آقای مشحون وارد اتاق میشود و اسم او را میپرسد و بعد از اینکه سروش خود را معرفی میکند بدون گفتن حتی یک کلمه از اتاق بیرون میرود. بعد از آن آقای نوربخش وارد اتاق میشود و به سروش میگوید: “فردا همراه با کارت داوریت به فدراسیون میروی!” داورانی که در آن اتاق بودند به او میگویند که میخواهند کارتت رو هم باطل کنند!!” سپس امیرحسین صفرزاده به اتاق داوران میرود و میگوید فردا با یک جعبه شیرینی به فدراسیون برو که همین موضوع سروش را دچار تردید میکند که داستان دقیقا چیست!
فردای آن روز خادمحسینی وقتی به فدراسیون میرود، متوجه میشود محمود مشحون از این جسارت، شجاعت و محکم بودن در قضاوت خوشش آمده است و به آقای نوربخش اطلاع میدهد تا فردای آن جلسه کارت ارتقا درجه سه به درجه دو داوریش را بدون حضور در کلاس به صورت تشویقی به او تقدیم کنند.
از سوابق داوری و تلاش برای بیحاشیه بودن تا سختیهای این حرفه
او در طول ۱۷ سال داوری در مسابقات داخلی از مینی بسکتبال تا بزرگسالان قضاوت کرده است و سابقه چند فینال سوپرلیگ را هم در کارنامه خود دارد.
هرگز طی این مدت مصاحبهای نکرده است و همواره با توجه به اینکه تلاش کرده تا حقایق را بگوید، برای جلوگیری از تبعات احتمال، از این کار دوری کرده است.
او معتقد است داوری چیزی جز عشق و علاقه نیست و هر داور باید شخصیتی که خود به عنوان یک قاضی دارد را برای رسیدن به جایگاه مدنظرش به دست آورد. سروش میگوید کسی نمیآید تا آن شخصیت و جایگاه را به او بدهد و خودت باید حقت را بگیری! داوری را برای پول در آوردن نمیتوان کنار شغل دیگری داشت و حتی ممکن است به آن شغل دیگر هم آسیب بزند. چرا که ممکن است شما درگیر مسابقات شوید و به عنوان مثال برای بازیهای متمرکز ممکن است یک هفته به یک شهر دیگر بروید و میبایست در این تایم از تمام زندگیتان بزنید و دور شوید.
از سختیهای داوری به عدم دریافت مطالباتش از سال ۹۷ به بعد در هیات تهران اشاره دارد و میگوید آن زمان برای پارک کردن ماشین در پارکینگ باید پول پرداخت میکردیم، بعد الان هم که میگوییم پرداخت کنید میگویند به همان حقالزحمه سال ۹۷ پولتان را میدهیم که با این وضعیت اقتصادی کشور واقعا قابل درک نیست!
تحصیلات و خدمت سربازی
در یوسف آباد تهران و در مدرسه شهید امینه دوران دبستان و راهنمایی خودش را گذرانده است و بعد از آن به هنرستان ورزش رشته تربیت بدنی رفته است. پیش از آن در ورزش مشغول بوده است اما با حضور در این هنرستان ورزش برای او جدیتر دنبال شده است.
بعد از هنرستان به دانشگاه رفته و مدرک لیسانس تربیتبدنی را دریافت کرده است.
سپس به خدمت سربازی اعزام شد و در تیم نیرو زمینی ارتش به عنوان کمکمربی به فعالیت خودش در بسکتبال ادامه داد. در آن تیم آقای بابک بلاشی به عنوان سرمربی و آقای سیفالله حیدرپور به عنوان سرپرست در تیم مشغول بودند. در آن زمان جناب آقای حیدرپور به بسیاری از اهالی بسکتبال که سرباز شده بودند کمک کرد تا به جای گذراندن دورن سربازی در پادگان و پست دادن و غیره، به بسکتبال خودشان ادامه دهند و آشنایی با این فرد از اتفاقات خوب سروش در بسکتبال و زندگی بوده است.
شغل و حرفه
یک سال در زمان آقای مشحون به درخواست آقایان واحدپور و باقری در فدراسیون بسکتبال و در کمیته داوران و مسابقات کارمند بودند و از آنجایی که تجربه کار اداری نداشتند جزو اتفاقات خوب زندگی او محسوب میشود. از نظر او فعالیت در این فضا و همکاری با این افراد و همچنین آقای قانع بسیار مفید بوده است.
در حال حاضر هم در شغلش آزاد است و در کار پوشاک بانوان فعالیت دارد.