در بسکتبال حال حاضر دنیا، صدها اصطلاح تخصصی وجود دارد؛ برای هر حرکت، روش بازی، نوع رویداد و اتفاق و هرچیزی که در بازی بسکتبال انجام میشود یک اصطلاح تخصصی ساخته شده است. اما باید نحوه استفاده آنها و کاربرد هر یک را به خوبی بدانیم.
ابتدا باید متوجه باشید فردی (یا افرادی) که با او در حال صحبت هستید در چه سطحی قرار دارد و اصطلاحات شما را متوجه میشود یا خیر؛ سطح فرد از ردهسنی گرفته تا تجربه در بسکتبال و دانش آن فرد تعیین میشود. سطح مشخص میکند که آیا طرف مقابل متوجه اصطلاحاتی که شما استفاده میکنید میشود یا خیر.
به عنوان مثال هرگز نمیتوان در صحبت با فردی که روز اول بسکتبالش است از اصطلاح ریباند استفاده کرد. باید به او بگویید بعد از شوت توپ را بگیر.
در صحبتهای تخصصی هم بهتر است تا جایی که امکان دارد از اصطلاحات ساده، قابل درک و از همه مهمتر رایج بهره برد. به عنوان مثال بهتر است از خط پرتاب آزاد به جای Charity stripe استفاده کرد. چون خط پرتاب آزاد یا Free Throw line بسیار بیشتر از Charity stripe استفاده میشود. هرچقدر واژههای رایجتر و سادهتری را در صحبتهای خود به کار ببریم، افراد مطالب را زودتر متوجه میشوند و پیشرفتِ بیشتری حاصل میگردد.
البته اینجا یک نکته مهم وجود دارد؛ آن هم این است که برخی اصطلاحات هرچقدر هم که سخت باشد باید از آن استفاده کرد و ترجمه کردن و فارسیسازی آنها کار چندان درستی نیست. تنها اشاره به همین اصطلاح رایج سهگام کافی است تا متوجه شوید ترجمه و فارسیسازی اشتباه اصطلاحات چقدر آسیبزننده است. اکثر مربیان ردههای پایه هنگام آموزش Layup با سوال اینکه “چرا در سهگام دو گام برمیداریم ولی اسمش سهگام است روبرو میشوند” و بدتر از همه برخی پرش را گام سوم معرفی میکنند و این بازیکن را بیش از پیش گیج میکند.
یادمان باشد که بیشترین مطالب در بسکتبال به زبان انگلیسی منتشر میگردد؛ پس بهتر است بازیکنان را به شکلی پرورش دهیم که هنگام بهرهمندی از این دریای وسیعِ مطالب بسکتبال تا حد امکان متوجه اصطلاحات تخصصی بسکتبال شوند.
در پایان باید به این موضوع اشاره کنیم که تا جای ممکن سعی کنید از اصطلاحات رایج و بینالمللی برای آموزش بازیکن استفاده کنید (نه ترجمه شده) و در هر سطحی (از پایه تا حرفهای) اصطلاحات ساده و رایج را به کار بگیرید.